ناگفتههای رئیس معزول دانشگاه علامه طباطبایی؛
حرفهایی هست که اگر بگویم استخوانها میترکد
متأسفانه برخی به راحتی دروغ میگویند. طرف در اتاق کارش به یکی از دانشجویان تعرض کرده، هم اتاقیاش وارد شده و آنها را در آن وضع دیده است و به ما هم گزارش کردهاند؛ آن وقت میرود خارج از دانشگاه میگوید چون ما در انتخابات به فلان شخص رأی دادیم، شریعتی ما را اخراج کرد.
گروه فرهنگی مشرق- قرار بود دانشجوی دانشگاه میامی بشود در آمریکا، اما سر از حوزه علمیه قم درآورد و دکترای الهیات را هم از دانشگاه تهران گرفت؛ حالا هم در دفتر ریاست دانشگاه علامه طباطبایی نشسته است. سید صدرالدین شریعتی را این روزها به لطف مسؤولان تازه وزارت علوم و اسناد حوزه وزارتیای که به بیرون درز دادند!
کمتر دانشجویی است که نشناسد. اینکه نامههای یک رئیس دانشگاه به وزیر علوم، سر از سایتهای اینترنتی معلوم الحال درآورد برایش قابل پیشبینی بود. همان روز که با هم گرم صحبت بودیم فکر این روزها را میکرد اما دلش قرص بود به خدایی که سخت قبولش داشت و البته به دعای پدرش؛ صحبت که به پدرش رسید اشک در چشمانش حلقه زد، سهم ما خاطرهای شد تا بدانیم به خاطر پدرش بورسیه دانشگاه میامی را رها کرده و به حوزه رفته است.
در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان به دانشگاه علامه طباطبایی رفتیم تا پای درد دلهایش بنشینیم؛ صدرالدین شریعتی نه نگهبان بود و نه دانشگاهش شباهتی به پادگان داشت؛ البته به سرهنگهای کشورش افتخار میکرد! راحت و آرام در مقابلمان نشست و صمیمی و بیتکلف به سؤالهایمان جواب داد.
:: موضوعات مرتبط:
-- سیاسی ,
,
:: برچسبها:
دانشگاه ,
علامه ، طباطبایی ,